کد مطلب:1787 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:698

(21) ناامیدی از رحمت خدا


منشأ ناامیدی

یأس از رحمت خدا و بخشایش او، نقطه مقابل رجاء و امیدواری به پروردگار و منشأ آن در باور نادرست است. اگر كسی عقیده اش نسبت به خداوند ناقص باشد و رحمت بی پایان و قدرت بی نهایت او را نشناسد ناامید می شود. چنین نقصی در خداباوری، انسان را به كفر می كشاند و حتی می توان گفت یأس كامل فقط برای كافر قابل تصور است و هیچ مؤمنی دچار آن نمی شود. در قرآن كریم آمده است:





لا تایئسوا من روح الله انه لا یأیئس من روح الله الا القوم الكافرون (180)





از رحمت خدا نومید نباشید، زیرا جز گروه كافران كسی از رحمت خدا نومید نمی شود.





دومین باور نادرستی كه به یأس می انجامد، اعتقاد به این است كه اعمال ما مستقلا موجب رستگاری ما می شوند. خداوند، جهان را به گونه ای آفریده است كه نظم آن از طریق رابطه علی برقرار است و سنت او بر این است كه امور را به واسطه اسباب آنها پدید آورد. ولی توحید راستین از ان كسی است كه معتقد است تأثیر اسباب و وسایط وابسته به اراده خداوند است؛ به طوری كه اگر اراده او تعلق نگیرد اسباب، تأثیر خود را از دست می دهند. اگر كسی معتقد شود كه رستگاری انسان نتیجه قطعی عمل اوست، از دو حال خارج نمی شود: یا به عمل صالح روی می آورد كه در این صورت در خطر عجب و ایمنی از مكر خداست. چنان كه در روایت آمده است:





لو لم تذنبوا لخشیت علیكم ما هو شر من الذنوب، قیل ما هو؟ قال: العجب؛ (181)





اگر گناه نمی كردید بر شما از چیزی بدتر از گناهان بیمناك می شدم پرسیدند آن چه از گناه بدتر است چیست؟ فرمود: عجب.





و یا عمل صالح را ترك می كند، كه در این حالت چون خود را از دست خالی می بیند و علت رستگاری را مفقود می داند نومید می شود. علت اصیل و واقعی رستگاری، خداوند است و عمل ما واسطه و بهانه جریان اراده خداوند است. وساطت این واسطه نیز به اراده خداست. اگر خدا بخواهد اعمال ما در رستگاریمان اثر خواهد گذاشت. این بدان معنا نیست كه خداوند در بخشودن بندگان و رستگار كردن آنان نیازمند واسطه است، بلكه اگر اراده او تعلق گیرد بدون مهیا بودن اسباب، انسان رستگار می شود. در روایت آمده است:





اعملوا و أبشروا و اعلموا ان احداً لن ینجیه عمله؛ (182)





عمل كنید و شاد باشید و بدانید كه هیچ كس را عملش نجات نمی دهد.





این روایت می تواند به دو نكته اشاره داشته باشد: اول آن كه اعمال ما در مقایسه با عظمت خداوند و نعمت رستگاری او چنان ناچیز، یا ناقص و ناخالص است كه نمی توان آن را سبب نجات دانست؛ دوم این كه عمل هیچ كس بدون اراده خداوند تأثیری ندارد و این خداوند مهربان است كه می خواهد اعمال انسان ها موجب رستگاریشان باشد.







عوامل ناامیدی

چند عامل را می توان در پدید آمدن حالت یأس مؤثر دانست:







الف: گناه و اصرار بر آن: كسی كه زیاد گناه می كند و یا زیاد توبه می شكند در صورتی كه ایمانی

راسخ به صفات رحمت و لطف پروردگار نداشته باشد در معرض یأس از رحمت خدا قرار می گیرد.





ب: استعجال: كسی كه دعا می كند و از درگاه خداوند درخواستی دارد چون خواسته اش

برآورده نمی شود و دعایش مستجاب نمی گردد، ممكن است گمان كند كه نظر رحمت خداوند از او برگشته است و ناامید گردد. امام صادق(ع) می فرمایند:



لا یزال المؤمن بخیر و رخاء و رحمة من اللَّه، مالم یستعجل فیقنط، فیترك الدعاء قلا له: كیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت منذكذا و كذا و لا اری الاجابة؛ (183)





مؤمن پیوسته در نیكی و راحتی و مهربانی خداست تا زمانی كه استعجال نكند پس چون استعجال كند نومید می شود و دعا را ترك می كند. راوی می گوید: از ایشان پرسیدم: چگونه استعجال می كند؟ فرمودند: با خود می گوید مدتی طولانی دعا كردم و اجابت نشد.





این عوامل در صورتی مؤثر واقع می شوند كه زمینه اعتقادی فرد نادرست و خداشناسی او ناقص باشد. به عبارت دیگر در صورتی كه منشأ اعتقادی یأس و قنوط فراهم نباشد، یأس بر بنده عارض نمی شود و اگر در گذرگاه زمان لحظاتی احساس نومیدی بر او چیزه شود قابل درمان است.







آثار ناامیدی



1 - ترك توبه و استغفار: كسی كه از رستگاری ناامید است در فكر جبران گذشته بر نمی آید زیرا

جبران آن را ناممكن می داند.





2 - فرو رفتن در گناه: كسی كه از رحمت خدا نومید باشد و امید رستگاری نداشته باشد با خود

می گوید من كه آخرت بدی دارم؛ پس لااقل نباید لذات دنیا را از خود دریغ كنم. با این اندیشه نادرست ارتكاب گناه برای او آسان می شود و در دریای عصیان غرقه می گردد.





3 - كفر یا تباهی دنیا: كسی كه به دلیل اطمنیان از آخرت بد خود، به گناهان لذت آور روی

می آورد بسا كه از لذات دنیایی هم بهره ای نداشته باشد؛ زیرا اگر همچنان به قیامت و محاسبه آخرت معتقد باشد تصور آخرت دهشتناكش شیرینی هر لذتی را بر او تلخ می كند و یا در اثر زشت كاری به كفر و انكار خدا و قیامت مبتلا می شود.





4 - تباهی آخرت: طبیعی است كه آثار سه گانه گذشته به آخرتی پر از عذاب و رنج منتهی

می شوند. انسان مأیوس از رحمت خدا، افزون بر كیفری كه برای گناهانش می كشد، كیفری هم برای یأس خود تحمل خواهد كرد؛ زیرا یأس و قنوط از رحمت خدا گناهی كبیره محسوب می شود.





درمان ناامیدی

یأس حالتی روحی است كه در هر زمینه ای كه پدید آید باید با آن مقابله كرد و به فكر درمان آن بود. انسانی كه در رسیدن به اهداف دنیای مأیوس است از كار و تلاش باز می ماند و زندگی او دچار ركود و افسردگی می شود. نتیجه این ركود و افسردگی، رنج هایی است كه خود فرد مأیوس تحمل می كند و سختی هایی كه به دیگران تحمیل می نماید. چون این رنج ها و سختی ها به زودی آشكار می شوند، فرد مأیوس و اطرافیان او به فكر درمان می افتند. این درمان ها گاه از طریق اصلاح نگرش فرد به زندگی صورت می گیرد و گاه به وسیله دارو انجام می پذیرد. بدون شك اعتقاد فرد به خداوند و ایمان به صفات جمال و جلال او از بروز یأس در امور دنیوی پیش گیری می كند و در فرض بروز این حالت، درمان آن را آسان می سازد. ولی ان چه بسیار مهم است یأس فرد در پی گیری اهداف اخروی و اصلاح رابطه خود و خداست. چنین یأسی از یك سو بالاترین ضرر را كه هلاكت اخروی است در پی دارد و از سوی دیگر نشانه های آن به زودی آشكار نمی شود. در نتیجه ممكن است فرد بسیار دیر به فكر درمان آن بیافتد. به همین جهت باید در اندیشه پیشگیری از این بیماری بزرگ بود. پیشگیری و درمان اصیل این بیماری، تنها با از بین بردن منشأ آن امكان پذیر است. بنابراین اندیشیدن به رحمت و مغفرت خداوند و نقص و ضعف عمل همه آدمیان در تأمین سعادت آنها، پیشگیری و درمان این بیماری را ممكن می سازد.





دیگر روش درمان كه در همان روش نخست ریشه دارد، یادآوری سخنانی است كه در قرآن كریم و روایات اهل بیت وارد شده است و از یأس و نومیدی نهی نموده است. خداوند در قرآن كریم فرموده است:





قل یعبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة اللَّه ان اللَّه یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم؛ (184)





بگو ای بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده اید! از رحمت خود نومید نشوید كه خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.





در آیه 78 سوره یوسف نیز كه قبلا ذكر شد دیدیم كه قرآن كریم از نومیدی نهی كرده و نومیدی از رحمت خدا را ویژه كافران معرفی نموده است. در آیه دیگری آمده است كه نومیدی از رحمت خداوند ویژه گمراهان است.





و من یقنط من رحمة ربه الا الضالون (185)





چه كسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید می شود؟!





همین كه بدانیم نومیدی نشانه كفر و گمراهی است از ناامیدی پرهیز خواهیم كرد.





در روایات نیز بزرگی گناه و یأس یادآوری شده است. در روایتی از امام علی نقل شده است كه ایشان خطاب به كسی كه به سبب زیادی گناهان نومید شده بود فرمود:





یا هذا! یأسك من رحمة الله اعظم من ذنوبك؛ (186)





بدان كه نومیدی تو از رحمت خداوند بزرگ تر از گناهان توست.





نومیدی از رحمت پروردگار، سوءظن به اوست. خداوند در قرآن كریم فرمود:





و یعذب المنفقین و المنفقت و المشركین و المشركت الظانین باللَّه ظن السوء علیهم دائرة السوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم وساءت مصیرا؛ (187)





و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد می برند مجازات كند آری حوادث ناگواری كه برای مؤمنان انتظار می كشند تنها بر خودشان نازل می شود. خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خدا دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده، و چه بد سرانجامی است.





هر چه سوءظن به خدا مذموم است، حسن ظن به خداوند ستوده و سازنده است. حسن ظن به خداوند محبت انسان به خداوند را متسحكم می كند و انسان را به عمل برای رضای خدا مشتاق می سازد. حسن ظن به خداوند اطمینان و آرامش لازم برای زندگی پرنشاط و اعمال صالح را فراهم می آورد در روایات، حسن ظن به خداوند، بسیار توصیه شده است.





در روایتی نقل شده است كه پیامبر فرمودند:





قسم به آن كه معبودی جز او نیست به هیچ مؤمنی خیر دنیا و آخرت داده نشد مگر به سبب حسن ظن و امید او به خداوند و خوش خلق بودنش و خودداری از غیبت مؤمنان. قسم به آن كه جز او معبودی نیست هیچ مؤمنی پس از توبه و استغفار عذاب نشد، مگر به سبب سوءظن او به خداوند و كوتاهی در امید بستن به خدا و بدخلقی و غیبت مؤمنان. قسم به آن كه جز او معبودی نیست، گمان هیچ بنده مؤمنی به خداوند نیكو نشود مگر آن كه خداوند همراه گمان بنده مؤمن خود باشد همان طور با او رفتار كند كه گمان او بوده است زیرا خداوند كریم است و نیكی ها به دست اوست و حیا می كند از این كه بنده مؤمنش به او گمان نیك برد و او خلاف گمان او و امید بنده با او رفتار كند.





سپس فرمود:





فاحسنوا باللَّه الظن و ارغبوا الیه؛ (188)





پس به خدا خوش گمان باشید و به سوی او راغب شوید.





مقصود از حسن ظن به خداوند، آن نیست كه فرد زیاده از حد امیدوار شود از تلاش برای كمال خود و رسیدن به رضوان الهی غفلت كند. حسن ظن به خداوند یعنی این كه با نگاه مثبت به خود، جهان و آینده انگیزه كوشش را در خود بپروریم و اقدام به عمل را آسان سازیم. حسن ظن، غافل شدن از گناه نیست، بلكه به این معناست كه حتی گناهكارترین انسان ها نیز راه بازگشت و امكان رستگاری دارند. امام صادق(ع) در روایتی خوش گمانی به خدا را این گونه معنا می كنند:





حسن الظن باللَّه ان لا ترجوا الا اللَّه و لا تخاف الا ذنبك؛ (189)





خوش گمانی به خداوند آن است كه جز به خداوند امیدوار نباشی و جز از گناهانت نهراسی.





در خاتمه این مبحث، روایتی از امیرالمؤمنین(ع) نقل می كنیم كه در بردارنده نگرشی كامل و همه جانبه به مسأله خوف و رجاء است و در متن آن مبانی اعتقادی هماهنگی خوف و رجاء بیان شده است.





امیرمؤمنان علی(ع) مردی را دیدند كه خوف بر او اثر كرده بود پرسیدند: تو را چه می شود؟ پاسخ داد از خدا می هراسم. فرمودند ای بنده خدا! از گناهانت بترس و از عدل خداوند درباره حقوق بندگان بهراس، و در آن چه تو را تكلیف نموده او را اطاعت كن و در آن چه به صلاح توست او را معصیت مكن. آن گاه از خدا مهراس، زیرا او به هیچ كس ظلم نمی كند و هرگز كسی را بیش از استحقاقش عذاب نمی كند ولی از بدعاقبتی همچنان بیمناك باشد شاید كه وضع تو دگرگون شود. پس اگر می خواهی كه خداوند تو را از بدعاقبتی نیز در امان دارد، بدان نیكی هایی كه انجام می دهی به فضل و توفیق خداوند است و بدی هایی كه مرتكب می شوی مهلت و فرصتی است كه خداوند به تو می دهد و حلم و بخشایشی است كه نسبت به تو دارد.







سؤالات

1 - چرا انسان از رحمت خدا مأیوس می گردد؟ منشأ یاس از رحمت خدا چیست؟





2 - علت ناامیدی كفار از رحمت خدا را بیان كنید؟





3 - این روایت را توضیح دهید: «اعملوا و ابشروا و اعلموا ان احداً لن ینجیه عمله».





4 - چرا عجول بودن انسان در استجابت دعا موجب یأس او از رحمت خدا می گردد؟





5 - برخی از اثار یأس را بیان نمایید؟





6 - چرا یأس از رحمت خدا باعث فرو رفتن در گناه می شود؟





7 - پیش گیری و درمان اصیل این بیماری در چه امری است؟





8 - چگونه توجه به رحمت خدا مانع نومیدی می گردد؟





9 - چه ارتباطی بین نومیدی از رحمت خدا و سوءظن به خدا می باشد؟





10 - حسن ظن به خدا یعنی چه؟







--------------------------------------------------------------------------------



پی نوشتها

180 - یوسف، 87.





181 - محجة البیضاء، ج 7، ص 264.





182 - محجة البیضاء، ج 7، ص 265.





183 - الحیاة، ج 1، ص 403.





184 - زمر، 53.





185 - حجر، 56.





186 - محجة البیضاء، ج 7، ص 253.





187 - فتح، 6.





188 - اصول كافی، ج 2، باب حسن الظن.





189 - اصول كافی، ج 2، باب حسن الظن.